سکانس هشتم : مجددا اعلام میشود !!! پیرو اعلام معاونت آگاهی شهر مشهد مبنی بر گم شدن 4 کارتن متعلق به شرکت خوش کوکا کولا گوار درفرودگاه مشهد اعلام میشود آن چهار کارتن شرکت خوش کوکا کولا گوار الان در اختیار پایگاه ثقلین است !!! فقط مدیریت محترم شهر مشهد !!!!! میتوانند با دادن نشانی آنرا تحویل بگیرند !!!
سکانس نهم : یادش بخیر اون حرم سنتی که توی ظرفهای سقا خونه اون سوره الرحمن و یاسین و آیة الکرسی نوشته شده بود چون الان توی حرمهای مدرنیزه شده باید توی ظرفهای یک بار مصرفی آب بنوشی که توش اسم شرکت فلان و کنارش استاندارد بهمان و زیرش آرم زهر مار چاپ شده !! حتما یه نونی از این طریق به صاحب کارخونه ظروف یکبار مصرف *****میرسه دیگه !!چیکارش میشه کرد ! خونوادش خرج دارن ! زندگی سخت شده ! واقعا یادش بخیر !!! یادش بخیر اون مراجع سنتی که به خاطر کسب رضایت همسایه حاضر بودن برای آسفالت پشت بوم سوراخ سوراخشون قیر رو توی زیر زمین خونه اونم با درهای بسته بجوشونن تا دودش مزاحم همسایشون نشه !! چون الان بعضی اربابهای مدرنیزه شده حاضرن زیر پی ساختمون همسایشون رو خالی کنن تا بتونن به هر بهونه ای که شده ملکش رو صاحب بشن !!! یادش به خیر واقعا !! خوب طرح گسترش کتابخونه و کاخ شخصی پس چی میشه !!بالاخره مجلسهایی که پنج شش هزار نفر مهمون داره باید بزرگ باشه دیگه !!! همسایه غلط کرده که نمیخواد ملک شخصیش رو بفروشه !! غلط کرده میگه یادگاری بابامونه !!! اصلا کی گفته که الجار ثم الدار !!! این حدیث جعلیه !!! من که ربط این سکانس رو به کوکا کولا نفهمیدم شایدبه کوکا و کولا ربط داشته باشه !!!