تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش چهل و چهارم (پایانی)
پس از « فتح قدس » به دست یاران « امام مهدی (عج) »، و ضمیمه شدن فلسطین به « حکومت اسلامی »، و پیروی و حمایت قاطع « حضرت مسیح (ع) »، مسیحیانی که تاکنون ایمان نیاورده اند، با سوالات مهمی مواجه خواهند گشت؟! آیا این فردی که از رهبر مسلمانان یعنی « امام مهدی (عج) » حمایت می کند، واقعاً « مسیح موعود (ع) » است؟! اگر او « مسیح (ع) » است، چرا با مسلمانان نمی جنگد؟ و چرا از رهبر آنان اطاعت می کند؟! اگر بپذیریم که او، « مسیح موعود (ع) » است، پس « پاپ » و « واتیکان » و « رهبران اوانجلیکال » و ... تاکنون چه می گفتند؟! آیا سخنان آن ها دروغ بود؟! آیا متن انجیل های موجود، ایرادی دارد؟! آیا تفاسیر صورت گرفته از این انجیل ها، غلط می باشد؟! اگر او « مسیح موعود (ع) » نیست، پس این چهره زیبا و آسمانی، این کلام نافذ و ملکوتی، و این « معجزات » و « کرامات » رخ داده در عصر حاضر و به دست این فرد، چگونه توجیه می شود؟! چرا « مسیح (ع) » معبد سلیمان را نمی سازد؟! و بالعکس در تحکیم و بازسازی « مسجدالاقصی » به کمک مسلمانان شتافته است؟! این همهمه ها و تردید ها در فضاهای عمومی و مجازی، زنگ خطر را برای روسای جمهور و رهبران منافق باطناً کافر، اما ظاهراً مسیحی غرب و شرق به صدا در می آورد و آن ها می دانند اگر وضع به همین منوال بگذرد، به زودی سایر مسیحیان نیز به حضرت « مسیح (ع) » ایمان خواهند آورد!
بگذار سر به سینه من تاکه بشنوی آهنگ اشتیاق دلی دردمند را شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق آزار این رمیده ی سر در کمند را بگذار سر به سینه ام تا بگویمت اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان عمری است در هوای تو از آشیان جداست بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب بیمار خنده های تو ام بیشتر بخند بیشتر بخند خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب گرمتر بتاب


