غزه امتحان ظهور

در برخی از روایات آخرالزمان، به رخداد برخی اتفاقات نجومی در سال ظهور اشاره شده است که از تنوع بسیاری نیز برخوردارند. برخی از این نشانه ها مربوط به « کسوف » و « خسوف » در وقت غیرمنتظره و برخی دیگر به آشکار شدن تصاویری در آسمان و خورشید و ماه و ... مربوط می باشند. در خصوص این نشانه ها، تفسیرها و تاویل های گوناگونی مطرح شده است. برخی آن ها را اعجاز خالص و بدون استفاده از ابزارهای مادی دانسته اند و برخی محققان دیگر، جنبه اعجاز آن ها را رد نکرده اند، لیکن ذکر کرده اند که ممکن است اسباب مادی نیز در دل برخی از این معجزات، وجود داشته و به اذن الهی، این ابزارهای مادی در وقت و شرایط غیرمنتظره، بروز و ظهور می یابند. یکی از نشان های نجومی ذکر شده در آخرالزمان و بالاخص در نزدیکی ظهور، پیدا شدن « تصاویر » مختلف در قرص خورشید می باشد. در این بخش به برخی از این روایات اشاره می نماییم: امام صادق (ع) فرمودند: سالي که در آن صيحه و فرياد آسماني واقع ميشود، قبل از آن آيه اي در ماه رجب نمايان مي شود. راوي ميگويد: پرسيدم آن آيه چيست فرمودند: چهره اي که در ماه (و به قولي خورشيد) و دستي نمايان ديده مي شود.

تجربه نبرد « روسیه - اوکراین »، مناقشات « چین - تایوان »، و درگیری هایی از این جنس در بین ابرقدرت ها، نشان داد که هرگاه این کشورها، بر سر منافع خود، به نبرد پرداخته و به یکدیگر مشغول شوند، تا مدت ها، فشار از روی کشورهای دیگر، کاسته می شود. آن طور که از متن روایات بر می آید، در سال نزدیک به ظهور، اختلافات اعم از اختلافات داخلی و درگیری نظامی بین کشورها و حتی درون کشورهای غربی، رخ می دهد. بجز مناطق مرتبط با مناقشات کلاسیک همچون دعوای اعضای باقیمانده « پیمان ورشو » و اعضای « پیمان ناتو » در اروپا و آمریکا، و نیز مناقشات قدیمی « چین - تایوان »، « کره شمالی - کره جنوبی » و « کره شمالی - ژاپن »، و ...، شواهدی از بروز اختلافات شدید داخلی در داخل بسیاری از کشورهای غربی، در حال بروز است.

گرچه تعدادی از سرزمین ها همچون ایران و گروه هایی همچون عصائب عراق، پیروان سید یمانی، و ...، در زمره زمینه سازان ظهور به شمار می روند، لیکن عملکرد آن ها، با توفیق نسبی و ناقص همراه می باشد. بخشی از عدم توفیق کامل این کشورها و گروه ها، به دلیل برتری شدید رسانه ای دشمن و سانسور و ... می باشد که اجازه رسیدن پیام مسلمانان به سایر مردم جهان را نمی دهد. بخش دیگری از این عدم توفیق، مربوط به عملکرد خود این گروه های مسلمان می باشد که با ضعف ها، مشکلات، عملکردهای غلط و ... همراهی دارند و البته کاملاً قابل درک است که در زمان غیبت امام معصوم (ع)، عدم عصمت مومنین، منجر به رخداد لغزش ها و ... نیز می گردد که بالطبع منجر به دفع بسیاری از مخاطبان می گردد. همچنین عدم استفاده از قول لین و رفتار توام با غرور از سوی برخی از مومنان، در عدم پذیرش بسیاری از موعظه ها و احتجاجات از سوی قشر خاکستری، افراد مستضعف از نظر فکری و دینی و ... موثر باشد. اما در روایات مختلفی، ذکر شده است که حضرت مهدی (عج) با مردم به موعظه و احتجاج و بحث و گفتگو مشغول خواهند شد تا با مردم جهان، اتمام حجت کنند و در بسیاری از این بحث ها و موعظه ها و احتجاجات، جمع بسیار عظیمی از افراد مردد، مستضعفین فکری و دینی و ... به دین مبین اسلام، ایمان خواهند آورد.

همانگونه که در ابتدای این سلسله مقالات ذکر شد، نبرد اخیر فلسطین، از جهات مختلف، در طی تاریخ اشغال این کشور، بی سابقه می باشد. شکستن هیمه اسراییل به دست یک گروه شبه نظامی کوچک، آسیب دیدن تمامیت ارضی اسراییل از شرق، شمال، جنوب و ...، احساس ناامنی در غاصبان و شهرک نشینان صهونیست در کلیه مناطق جغرافیایی فلسطین اشغالی، تغییر سیاسی-اجتماعی خاورمیانه از مدل « ایران تحت فشار » به « اسراییل تحت فشار »، همگی بخشی از این تحولات بی نظیر بوده اند. از سوی دیگر، اقدامات جهت یهودی سازی قدس که با ژست پیروزمندانه اسراییل به پیش می رفت، تماماً به وضعیت تزلزل رفت و تمامی نقشه ها برای بازسازی معبد موهوم سلیمان و تخریب مسجد الاقصی، تحت الشعاع قرار گرفت. همچنین تمامی تلاش های صورت گرفته برای عادی سازی روابط کشورهای منطقه با اسراییل، به محاق رفت و تا مدت ها نیز، سخن از عادی سازی روابط، با واکنش شدید افکار عمومی همراه خواهد شد.

فعال نمودن یک یا چند مزدور منطقه ای، برای مشغول نمودن محور مقاومت به خود، می تواند چنین فرصتی را برای اسراییل فراهم آورد. یقیناً قوی ترین و قدرتمندترین و تعیین کننده ترین مزدور باید در ناحیه شامات فعالیت نماید، تا ضمن قطع پیوستگی « هلال شیعی » و دریدن شکم این هلال، اسراییل را در پشت مرزهای خود، ایمن از هرگونه حمله و تهاجمی قرار دهد! چنین وضعیتی در روایات آخرالزمان و بالاخص روایات مربوط به سفیانی، به وفور به چشم می خورد و مطالعه این روایات می تواند به درک شرایط حاضر و گزینه های دشمن در مقابله با محور مقاومت و نیز اقدامات متقابل محور مقاومت در این خصوص، یاری رساند.

آواز یا پیام یا اخباری از جانب دمشق می آید که باز هم در مورد این که این خبر پیروزی، مربوط به چه جنبش یا گروه یا فرقه ای است، کماکان در حد گمانه زنی می باشد. بالاخص که سرزمین شامات و بالاخص منطقه سوریه، درگیر تلاطم های بسیاری بوده و گروه های مسلح مختلفی اعم از تکفیری ها، قوای ترکیه، جدایی طلبان کرد، نیروهای نظام مستقر، نیروهای فرامنطقه ای دارای پایگاه های متعدد در خاورمیانه همچون آمریکا، و ... در سوریه به کشمکش و درگیری و ... مشغولند و در هر مقطعی، اخباری از پیروزی یکی از این جناح ها به گوش می رسد. مجدداً در این بخش از روایت، به نظر می رسد که این خبر پیروزی، فعلا متعلق به « سفیانی » نیست و ادامه روایت « موثقه جابر » به بیان فتوحات سفیانی، مفصلاً می پردازد.

نکته ی مهمی که در این میان به بحث ما مربوط می شود، اعجاز سخن ائمه (علیهم السلام) در مورد پیشگویی تحرکات « ترک ها » در مناطق شمالی « سوریه » و حضور آن ها در منطقه ی « آناتولی » یا « ترکیه » ی امروز است! چرا که این بزرگواران در قرن 1 و 2 هجری (7 و 8 میلادی) می زیسته اند که در آن زمان، آناتولی و « آسیای صغیر » برای مدت های طولانی تحت سیطره ی امپراطوری « روم شرقی (بیزانس) » بوده است (کادر زرد رنگ). و در آن زمان، اقوام « ترک » (منطقه ی آبی رنگ)، هزاران کیلومتر از « ترکیه » و « سوریه » فاصله داشتند و بجز اقلیتی از غلامان « ترک » در دربار برخی از خلفا، جمعیت قابل اعتنایی از « ترک ها » در نواحی « ترکیه » و « سوریه » وجود نداشتند! حال آن که ائمه ی معصومین (علیهم السلام) در روایات معتبری همچون روایت موثقه ی جابر (رحمه الله) خبر از تحرکات آخرالزمانی « ترک ها » در مرزها و نواحی « سوریه » و « عراق » داده بودند!!!

همان گونه که در بخش قبل، ذکر شد، در زمانی نزدیک به « خروج سفیانی »، ارتش ماسونی و لاییک « ترکیه » به همراه متحدانش، به سمت شمال سوریه و عراق و در حد فاصل بین دو رود « دجله » و « فرات » پیشروی می کند که این ناحیه در نقشه های قدیم، « جزیره » نامیده می شدند. این که در سال نزدیک به ظهور سفیانی، چه چیزی محرک این تحرکات « ترکیه » خواهد بود، معلوم نیست. لیکن در زمان حاضر نیز، شواهدی از علاقه شدید ترکیه برای اشغال « شمال سوریه » و « شمال عراق » وجود دارد.

مطابق با توصیف روایت، و در ادامه مطالب جلسات قبل، مشخص می گردد که بنا به عللی که به صورت متقن مشخص نیست، سیاسیون و نظامیان لاییک ارتش ترکیه که روایت از آن ها با عنوان « از دین برگشتگان » و کسانی که از دین اسلام، عدول کرده اند، یاد می نماید، وارد مناطق شمالی « سوریه » و « عراق » که روایات از آن ها با عنوان « جزیره » نام می برد، می شوند. ترکیه در طی قرن اخیر نشان داده است که هیچگاه متحد قابل اطمینانی برای غرب یا روسیه نبوده و در اندیشه احیای تمدن « عثمانی » می باشد. فلذا چنین حرکت خطرناکی از سوی ترکیه، یقیناً با واکنش شدید « غربی ها » مواجه خواهد شد. اما جمله بعدی در خصوص « هرج و مرج رومی ها »، نشان می دهد که کشورهای غربی در آن مقطع، درگیر « نبردهای نظامی »، « شورش های داخلی »، « سقوط دولت ها » و ... می باشند و امکان توقف فوری « ترکیه » را نخواهند داشت. در واقع امکان دارد که دولت لاییک « ترکیه »، در آن مقطع، با ارزیابی قریب الوقوع بودن « هرج و مرج » در کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا، در صدد بهره برداری از خلاء قدرت قریب الوقوع، برآمده و به همین علت، دست به چنین لشکرکشی بزرگ و خطرناکی بزند.

همان گونه که قبلاً نیز ذکر شد، طبق پروژه « نظم از دل بی نظمی » یا « Ordo Ab Chao »، باید آشوب های بزرگ و بی نظمی ها و درگیری های شدیدی در سراسر جهان رخ دهند تا نظم مستقر فعلی جهانی، دچار فروپاشی شده و مردم خسته از اختلافات و درگیری، به تدریج، به برپایی « نظم نوین جهانی » در « اورشلیم » و انتقال پایتختی « فراماسونری جهانی » به « اسراییل »، تن در دهند! در واقع اقدامات دجالانه و فریبکارانه دجال، چنین برنامه ای را برای مردم جهانی تدارک دیده است تا آن ها با شوق و رغبت و حداقل مقاومت، به بندگی این نظم شیطانی نوین جهانی، به مرکزیت اسراییل، مبادرت ورزند! البته در مستند « I Pet Goat 2.99 : رمزگشایی از برنامه دجال 2020 » به تفصیل در این خصوص سخن گفتیم و بیان کردیم که گرچه مکر شیطان و کارگزارانش بزرگ به نظر می رسد، لیکن مکر خداوند بزرگ تر است و این اختلافات و درگیری ها، ان شا الله به نفع جبهه حق تمام خواهد شد!

به نظر نگارنده، « ابقع » احتمالاً یک نیروی شبه نظامی و فاقد وجاهت بین المللی لازم می باشد. بالاخص که روایات آخرالزمانی را باید بر اساس وضعیت ژئوپلتیک روز ارزیابی نمود. در دنیایی که حتی یک متر جا به جایی مرزهای بین المللی قابل دفاع نیست، باید دلایل کافی برای حمله به یک سرزمین یا یک گروه وجود داشته باشد. به همین دلیل نگارنده معتقد است که اولاً منطقه سوریه، فاقد یکپارچگی لازم در زمان « حمله سفیانی » است و ثانیاً « ابقع » نماینده یک سازمان شبه نظامی احتمالاً تروریستی است که بهانه لازم برای حمله به وی، می تواند وجود داشته باشد و مطابق بحث های قسمت قبل، به نظر مولف، « ابقع » ممکن است باقیمانده « داعش » باشد و بالطبع شکست جریان نیمه جانی همچون « داعش » نیز چندان سخت نخواهد بود. اما در ادامه، « سفیانی » به نبرد با « اصهب » می پردازد و او را نیز شکست می دهد.

اولین نکته این است که قیام « سفیانی »، یکی از نشانه های « حتمی » ظهور می باشد و این مساله، در سایر روایات « صحیحه » دیگر نیز مورد توجه قرار گرفته اند. این مساله کاملاً قابل درک و عقلانی می باشد. چرا که مساله قیام « قائم »، یکی از مهم ترین مسایل عقیدتی مسلمانان می باشد و در طول تاریخ همواره مورد سوء استفاده مدعیان دروغین قرار گرفته است. فلذا در صورتی که یک « نشانه مهم » و غیر قابل انکار وجود نداشته باشد، مدعیان دروغین می توانند به فریبکاری و دروغ بپردازند. فلذا با این تدبیر الهی، هر مدعی که قبل از « خروج سفیانی »، ادعای « مهدویت » کند، به عنوان « مهدی دروغین » شناخته خواهد شد و این لطفی الهی است تا مومنین ساده دل، به دام مدعیان نپردازند.

ذکر خروج همزمان « سفیانی »، « خراسانی »، و « یمانی » که رهبران سه جریان مهم آخرالزمانی هستند، همگی در محدوده زمانی واحدی رخ می دهد. به نحوی که روایات از آن به صورت « یک روز از یک ماه از یک سال واحد » نام می برند تا مثلاً بعداً کسی نگوید فلان جریان در 4 مارس 2023 میلادی خروج کرده است و جریان بعدی در 4 مارس 2025 خروج کرده است، پس هر دو در 4 ماه مارس بوده اند و هر دو خروج در یک روز رخ داده! خیر! چنین چیزی نمی توان گفت! دقیقاً روایات صحیحه، راه را برای هر گونه « شبهه افکنی » و فرار از مسئولیت بسته اند! و دقیقاً ذکر کرده اند که « خروج » هر 3 شخصیت مهم روایات آخرالزمانی منطقه خاورمیانه، در یک روز از یک ماه از یک سال واحد رخ می دهد! یعنی مثلاً همگی در 4 ماه مارس 2025 خروج می کنند! این دقت نظر روایات اسلامی در خصوص « خروج » سه شخصیت آخرالزمانی، بسیار اعجاب آور و ارزشمند است!

استفاده از « صلیب » در عصر حاضر الزاماً به معنای « مسیحی بودن » نیست! چرا که اعضا برخی از گروه های ایلومیناتی و ماسونی همچون « شوالیه های مالتا » و « Order of the Bath »، و ... نیز با این که عضو فرقه ای غیر دینی و حتی ضد دینی هستند، از صلیب استفاده می کنند. افرادی همچون « ملک فهد عربستان »، « ملک عبدالله عربستان »، « ملک حسین اردن »، « ملک عبدالله اردن »، « عبدالله گل رییس جمهور سابق ترکیه » و بسیاری از سران سرسپرده منطقه خاورمیانه، عضو گروه ماسونی « Order of the Bath » بوده و از « صلیب مالتا » استفاده می نمایند و جالب این که « ملکه سابق بریتانیا »، از سردمداران این گروه بوده است!